هنر عصر سنگ چیست؟
آن دوره از *ماقبل تاریخ که به *عصر سنگ معروف است، به سه دورهی جداگانه تقسیم میشود: پالئولیتیک / دیرینهسنگی (۵۰۰/۲ــ۰۰۰/۱۰قم)؛ مِزولیتیک / میانسنگی (اروپا، ۰۰۰/۱۰ــ۴۰۰۰)؛ و نئولیتیک / نوسنگی (اروپا، ۴۰۰۰ــ۲۰۰۰قم). از اینها، دیرینهسنگی تاکنون دورهی طولانیتر بوده است، و در حدود ۹۸ درصد کل دوران ماقبل تاریخ است.
اصطلاح «هنر عصر سنگ» اشاره است به هر اثری که در طی این سه دوره آفریده شده است. عموماً به هنر این سه دوره هنر ماقبل تاریخ هم گفته میشود.
[مقالهیی در زمینهی هنر ماقبل هم در بامداد هنر خواهیم داشت.]
انواع اصلی هنر عصر سنگ کدامند؟
پیش از جواب دادن به این سؤال، این مهم است که بدانیم مفهوم ما از «هنر» و خصوصاً «هنر زیبا» غالباً محدود است به تصاویری که در کتاب و موزهها میبینیم، یا دستکم محدود است به آن فُرمهایی که به فرهنگ مدرن ما مرتبط است. این هنر یونانی، و آثار معروف از رُنسانس را هم، و نیز شاخههای معاصر را شامل میشود. ساده بگوییم، موقعی که ما به هنر فکر میکنیم، به نقاشی، پیکرتراشی، سرامیک و فرمهای مدرن از جمله عکاسی، اینستالیش، ویدئو آرت و مانند اینها فکر میکنیم.
آغازینترین هنرِ *ماقبل تاریخ کاملاً متفاوت است. من دربارهی *تندیسکهای مشهور وِنوُس یا غارنگارههای زیبای غارهای *لاسکو و *آلتامیرا حرف نمیزنم ــــ اینها به اندازهی کافی شبیه هنر سبک مدرن ما هستند. من از آغازترین فُرمهای *وانمایی یا تجلی (expression) هنری ماقبل تاریخی حرف میزنم، خصوصاً از جامنماها، که نشاندهندهی یکی از کهنترین و رایجترین فرمهای هنر عصر سنگاند.
جامنماها
جامنما یک چاله یا گودی است به شکل جام یا کاسه، که با کوبیدن یا چکشکاریِ سطح سنگ (افقی، اریب یا حتا عمودی) درست میشود. نوعاً به شکل یک گروه دیده میشوند، که تعدادشان متفاوت است، از پنج ششتا گرفته تا چند صدتا، به شکل گروهبندی بدون نظم و ترتیب یا به شکل نقشهای هندسی. اگرچه خیلی از نمونههای جامنما حاصل نیروهای زمینشناختی یا اقلیمیاند، اما باستانشناسها هزاران کاوشگاههای ماقبل تاریخی جامنماها را در سراسر هر قارهیی به استثنای جنوبگان (انتارکتیکا) کشف کردهاند. جامنماهای غار لافِراسی یکی از آنهاست.
به دلایلی که تا حالا کسی نفهمیده، آفرینش جامنما یک شکل بزرگ از وانمایی هنری در طی عصر سنگ بود، ــــ و تقریباً تعجبآورست ــــ که این فرم را تا حد زیادی خیلی از تاریخنگارهای هنر و همینطور باستانشناسیها ندیده گرفتهاند.
اخیراً رابرت گ. بِدناریک، باستانشناس پرآوازهی جهانی، توجه را به جامنماها به عنوان پدیدهی خلاق ماقبل تاریخی جلب کرده است، اما حتا او هم گفته که معنای فرهنگی اینها یک راز باقی میماند. همچنین این نکته را یادآور شده که بخشی از دلیل بیتوجهی به این چالکهای عجیب، این است که بعضی از کارشناسان حتا در آنها به چشم هنر نگاه نمیکنند. به هر حال، اینها شایسته توجهند، خصوصاً به این دلیل که برای خیلی از هنرمندان دیرینهسنگی شناخته بودند.
[یک مقالهی جداگانه در زمینهی جامنماها، از همین منبع، در بامداد هنر خواهیم داشت.]
هنر سنگِ عصر سنگ
فُرم اصلی هنر ماقبل تاریخی هنر سنگ یا سنگنگاری است. این هنر شامل این بخشهاست (۱) پتروگلیفها petroglyph (سنگنگارهها)، یعنی نقشکندها یا کندهکاری و حکاکی روی سنگ، مثلاً ← حکاکیهای غار بلومبوس (ﺣ. ۰۰۰/۷۰ قم) از این دست است؛ (۲) پیکتوگرافها pictograph یا نگارهها، شامل نقاشیها، سیاهقلمها، ایدئومورفها ideomorph (نمادهای انتزاعی) و مانند اینها، مثلاً نقاشیهای غار کوسکرCosquer (ﺣ. ۲۷۰۰۰ قم). این آثار یافتهشده در غارها، پناهگاههای سنگی، سطوح یا نماهای پرتگاهها ــــ در واقع هر نوع از سطح سنگ و صخره ــــ و تاریخ آن به دیرینهسنگی زیرین (۰۰۰/۵۰۰/۲ــ۰۰۰/۲۰۰قم) میرسد. هنر سنگ در سراسر دیرینهسنگی میانه و زبرین ادامه پیدا کرد، و میتوان آن را در اروپا، آسیا، آفریقا، استرالازیا، اقیانوسیه، و آمریکاها دید.
علاوه بر سنگْکَندها (پتروگلیفها) و دیوارنگارهها (پیکتوگرافها)، دستهی دیگری از هنر سنگ هست به اسم مگالیت Megalith یا کلانسنگها یا پتروفرمها petroform. اینها آرایشهایی از سنگهای ایستادهاند، مثل آنچه در استونهنج Stonehenge یا نیوگرنج Newgrange هست.
پیکرتراشی / نقشْکنی عصر سنگ
چهار دستهی اصلی از پیکرتراشی ماقبل تاریخ هست:
(۱) اشیای انسانوارهی فراآغازینی (ultra-primitive) از دیرینهسنگی زیرین و در این اقلام خلاقیت آشکار کمی هست طوری که برخی کارشناسها شک دارند که حتا بشود اینها را هنر به شمار آورد. نمونهها شامل اینهاست: وِنوُسِ برکت رام Berekhat Ram (ﺣ. ۰۰۰/۲۳۰ــ۰۰۰/۷۰۰قم) و وِنوس طانطان (ﺣ. ۰۰۰/۲۰۰ــ۰۰۰/۵۰۰قم یا دیرتر).
(۲) پیکرههای نقشبرجستهی آغازینی. نمونهها اینهاست: ماهی آزاد غار آبری دو پواسون (ﺣ. ۰۰۰/۲۳قم)؛ پیکرهی نقشبرجستهی سنگ آهکی زن دراز کشیده، معروف به ونوس لوسِل Haussel (ﺣ. ۲۳۰۰۰قم)، و پیکرههای نقشبرجستهی گِلی دو گاومیش در غار توک دودوبِرTuc d’Audoubert (ﺣ. ۵۰۰/۱۳قم). همچنین هنر مگالیتیک مثل نقشبرجستههای حیوانات در گبکلی تپه Gobekli Tepe (9000 قم).
(۳) تندیسکهای وِنوُس. بیشتر آنها در طی فرهنگهای *اورینیاسیان و *گراوتیان تولید شدهاند. این پیکرکها ــــ که غالباً فقط قدشان چند سانت و از سنگ، استخوان و گل تراشیده شدهاند ــــ پیکرهای مادینهی چاقالو با سینهها، شکمها، لگنها و رانهای بزرگ شده، تقریباً تا حدی که شبیه کاریکاتورند. کارشناسها آنها را شمایلهای قابل حمل با سرشت دینی، توتمی totemic یا فراطبیعی میدانند، اگرچه معنای فرهنگی آنها همچنان به صورت یک راز باقی مانده است. چند نمونه: کندهکاری عاج معروف به ونوس هوله فِلس Hohle Fels (000/35ــ۰۰۰/۴۰قم)، وِنوس کوستنکی Kostenky (ﺣ. ۰۰۰/۳۰)، ونوس مونپازیه Monpazier (ﺣ. ۰۰۰/۳۰)، ونوس *دولنی وِستونیس Dolni Vestonice (دولنیه ویه وستونیس، ﺣ. ۲۶۰۰۰)، ونوس ویلِندورف Willendorf (ﺣ. ۲۵۰۰۰)، وِنوس ساوینیانو Savignano (ﺣ. ۲۵۰۰۰)، ونوس موراوانی Moravany (ﺣ. ۲۴۰۰۰)، ونوس براسامپویی Brassempouy (ﺣ. ۲۳۰۰۰)، ونوس لِسپوگه Lespugue (ﺣ. ۲۳۰۰۰)، ونوس لوسِل Laussel (ﺣ. ۲۳۰۰۰)، ونوس گاراگینو Garagino (ﺣ. ۲۲۰۰۰)، ونوس مالتا Mal’ta (ﺣ. ۲۱۰۰۰قم)، و دیگران.
(۴) کندهکاریهای پیکرمند (فیگوراتیو) پیکرهای انسان و حیوانات. اینها اولینبار در طی آغاز دیرینهسنگی زبرین ظاهر شدند. نمونهها اینها را شامل میشوند: عاجکندها یا کندهکاریهای عاج سوابیان یوُرا Swabian Jura]در آلمان[ (ﺣ. ۰۰۰/۳۳ قم) و شیرانسانِ ]تریانتروپ[ هولِناشتین اشتادِل Hohlenstein Stadel (33000 قم)
نقاشی غار / غارنگارهی عصر سنگ
همانطور که جامعهی ماقبل تاریخی به اندازهی کافی پیشرفت که پذیرای آیین و آداب ــــ از سرشت دینینما یا شمنوار ــــ باشد برخی غارها به صورت گالریهای هنری ماقبل تاریخی درآمدند که در آنها نقاشان شروع کردند به آفریدن یک رشته از نگارههای فوقالعادهی حیوانات، مجالس شکار و سایر تصویرگریهای گرافیکی / سیاهقلمی از زندگی ماقبل تاریخی، و همینطور پیکتوگرافها و نقش و نگارهای نمادینِ هنر انتزاعی. اینها در شمار بزرگترین نمونههای غارنگارههای دیرینهسنگی هستند: اسبهای خالخالی پشــ مِرل Pech-Merle (یا پش – مل، ﺣ. ۲۵۰۰۰ قم) اجرا شده با زغـال و اُخرا روی سنـگ آهـک؛ تالار نرّهگاوها در غار لاسکو، کـه بزرگترین نگارههای شناختهشدهی نرهگاوهای بزرگ را دارد؛ و غارنگارههای چندرنگ آلتامیرا، در کانتابریا، اسپانیا، که دیرینانسانشناسها و دیگران آن را به «نمازخانهی سیستینِ هنر ماقبل تاریخ» وصف کردهاند.
کهنترین هنر عصر سنگ کدام است؟
کهنترین هنر شناختهشده در جهان پتروگلیفهای بیمبتکا Bhimbetka است ــــ ده *جامنما و یک نقش شیارهای ضربدری، کشف شده در تالار اجتماعات پناهگاه سنگی *کوارتزیت در بیمبتکا در مَدیَه پرادِش، هند مرکزی، که تاریخش دستکم به ۰۰۰/۲۹۰ قم مـیرسـد. کاوشهای باستانشناختی در یک پناهگاه سنگی دوم در تپهی ایندرهگره Indragarh در همان منطقه، آن را به همان اندازه دیرینهسال میدانند. کهنترین سنگنگارههای دیواری شناختهشده آنهایی که در غار شووه Chauvet در ناحیه آردِشه Ardeche فرانسه یافته شدهاند و تاریخ آن به حدود ۰۰۰/۳۰ قم میرسد. همچنین (← هنر سنگ بومیان: استرالیا. نیز نگاه کنید به کهنترین هنر، ۱۰ اثر.)
چه هنری در طی زمانهای میانْسنگی و نوسنگی آفریده شد؟
این دورهها به خاطر هنر سرامیک، معماری یادمانی (مصری، سومری و مگالیتیک / کلانسنگی) و پیکرههای مفرغین آغازینشان معروف بودند. نقاشی از غارها به هوای آزاد آمد، در همین حال هنر قابل حمل (ظروف، زیورآلات)، رایجتر میشود.
دورهی نوسنگی با توسعهی کشاورزی و دامپروری مشخص میشود، که به یک شیوهی جاافتادهتر منجر میشود. این امر به رشد هنرها و صنایع کمک کرد. با اسکان بزرگتر در روستاها و اجتماعات کوچک دیگر، جای سنگنگاری / نقاشی سنگ را کمکم هنر قابل حمل بیشتری گرفت که مستمراً با استفاده از فلزات گرانبها (مثلاً از مس اولینبار در هنر بینالنهرین، خصوصاً در پیکرتراشی بینالنهرین، استفاده میشود، در حالی که فلزکاری در اروپای جنوب شرقی کشف میشود)، و طراحی ابزارهای نـو تقـویت مـیشود. کمکم پیکرتراشی سرپا ]سهبعدی بدون تکیهگاه[، سنگکند و چوبکند، دیده میشود، و همینطور مجسمهها، سفالینه، جواهرسازی آغازینی و نقش و نگارهای تزیینی روی تنوعی از دستکارها. مثلاً ◄ هنر نوسنگی در چین (۷۵۰۰ــ۲۰۰۰ قم). برای فهرستی از تاریخها در تکامل ماقبل تاریخی و توسعهی فرهنگ آسیایی، ◄ خط زمان هنر چینی (ﺣ. ۱۸۰۰۰قم ــ تا امروز.)
روندهای مهم مرتبط با هنر که در دورهی نوسنگی رو آمد نوشتار و دین را شامل میشوند. پیدایی نظام نوشتاریِ هیروگلیفیِ آغازین در سوُمر از آمدن روشهای تصویری ارتباط خبر میدهد، در حالی که رونق و امنیت روزافزون توجه بیشتری را به آداب دینی (مثلاً) عبادت (در معابد) و خاکسپاری در مقابر کلانسنگی / مگالیتیک ممکن میکند.
ظهور اولین دولتْشهر (اوُروُک، در بینالنهرین) استقرار اجتماعات امنتری را در دوروبر جهان پیشگویی میکند، که خیلی از آنها در بنا نهادن هویت فرهنگی و هنری مستقل خود رقابت میکنند، و در این فرایند آثار هنری بزرگمقیاس پایدار میآفرینند. در این میان، کمکم انواع تازهی هنر یادمانی به شکل اهرام مصر پیدا شد (معماری باستانی مصر) و مجتمعهای دینی دیگر مثل مقبرهی کلانسنگی نیوگرنج (ﺣ. ۳۳۰۰قم) و مقبرهی کلانسنگی نوت Knowth (ﺣ. ۲۵۰۰قم) در ایرلند.
هنرمندان عصر سنگ از چه نوع مصالح هنری استفاده میکردند؟
پیکرتراشهای ماقبل تاریخی تقریباً از هر نوع مواد و مصالحی که به دستشان میرسید استفاده میکردند، از جمله سنگهای از نوع کوارتزیت، استئاتیت، ماسهسنگ، سرپانتین و سنگآهک، و همچنین عاج ماموت، استخوانهای حیوانات و شاخ گوزن. نقاشان عصر سنگ از ترکیبهای بیشماری از مواد استفاده میکردند که تختهشستی ماقبل تاریخیشان را به وجود بیاورند، از جمله شکلهای گوناگون گل اخرا، دیاکسید منگنز و زغال. کاملاً امکانش هست که دانش آنها از رنگدانهها از عمل تننگاری / نقاشی تن و چهرهنگاری / نقاشی چهره گرفته شده باشد.
چه چیزی موجب آفرینش هنر عصرسنگ شد؟
دلیل پشت همهی پیشرفتهای تکاملی انسان، خصوصاً در هر دو کار ابزارسازی و هنر، بیشک افزایش تدریجی اندازهی مغز بود، که با حجم درون کاسهی سر (ظرفیت جمجمه) اندازهگیری میشود. در *هومینیدهای آغازین مثل *آسترالوپیتکوُس آفارِنسیس و آسترالوپیتکوُس آفریکانوُس، ظرفیت مغز در حدود ۳۵۰ تا ۵۰۰ (سیسی cc: سانتیمتر مکعب) بود، در مقایسه با تقریباً ۱۳۵۰ سیسی انسانهای جدید مثل *هومو ساپیئنس. اما، چون *نئاندرتالها یک ظرفیت مغزی بزرگ یا حتا بزرگتر از هومو ساپیئنسهای جدیدتر داشتند، پیچیدگی نسبی معماری درونی مغز هم یک عامل مهم بود. به هر حال، کارکرد مغز مستقیماً با *وانمایی / بیان زبانی و خلاق مرتبط است.
چه نوع هنرمندان انسانی هنر عصر سنگ را آفریدند؟
بنا به نظر دیرینشناسان، انواع انسان (هومو یا هومینیدها) از گوریلها در آفریقا در حدود ۸ میلیون سال پیش، و از شامپانزهها در حدود ۵ میلیون سال پیش جدا شدند. (کشف یک جمجمهی هومینید ]ساحل ــ آنتروپوُس چادنسیس Sahelanthropus [Tchadensis با تاریخی در حدود ۷ میلیون سال پیش، شاید اشارهیی به جدایی کهنتری باشد). هومینیدهای آغازین شامل انواعی مثل آسترالوپیتکوُس آفارِنسیس، آسترالوپیتکوس آفریکانوُس و *پارانتروپوُس روبوُستوُس Paranthropus robustus (اندازهی مغز ۳۵۰ــ۵۰۰ سیسی). در حدود ۵٫۲ میلیون سال قم، انسانها ساختِ ابزارهای سنگی را شروع کردند، و انواع جدیدتر مثل *هومو هابیلیس و هومو روُدولفنسیس rudolfensis ظاهر شدند (اندازهی مغز ۵۹۰ــ۶۹۰ سیسی). تا ۲ میلیون سال قم انواع بیشتری پیـدا شـدنـد، مثل *هومو اِرِکتوُس (اندازهی مغز ۸۰۰ــ۱۲۵۰سیسی) در طی ۰۰۰/۵۰۰ سال بعد، هومو اِرِکتوُس از آفریقا به خاورمیانه، آسیا و اروپا پراکنده شدند. بین ۵٫۱ میلیون قم و ۰۰۰/۵۰۰ قم، هومو اِرکتوُس و زیرِ انواع همزمان دیگر چند نوع هوموی پیشرفته، موسوم به هومو ساپیئنس آرکائیک، پدید آمدند. این گروهی از هنرمندهای از یکی از نوعِ هومو ساپیئنسِ آرکائیک بود که در پناهگاه سنگی تالار اجتماعات در بیمبِتکا در هند آثار هنری آفریدند. از ۰۰۰/۵۰۰ قم به این طرف، این اقسام نو در هومو ساپیئس، که نمونهاش انسان نئاندرتال (از ۰۰۰/۲۰۰ قم یا زودتر) بود، تغییر شکل پیدا کردند. احتمالاً پیکرتراشهای نئاندرتال (یا معاصرانشان) بودند که پیکرهای [موسوم به وِنوسِ] برکت رام خاور نزدیک و طانطان را، و همچنین هنر آفریقایی غار بلومبوسBlombos را آفریدند. سرانجام، در حدود ۰۰۰/۱۰۰قم، انسان جدید (یا «از نظر کالبدشناسی انسان جدید») در آفریقای زیر صحرا ظاهر شد، و مثل نیاکان پیش از خودش، راهش را به طرف شمال پیش گرفت: تا در حدود ۰۰۰/۷۰ قم به آفریقای شمالی رسید و حداکثر تا آخر دیرینهسنگی میانه (۰۰۰/۴۰ قم) در اروپا مستقر شد. این نقاشان و پیکرتراشان بودند که به انسان جدید (مثلاً، انسان *کرومانیون، انسان *گریمالدی Grimaldi) تعلق داشتند که مسئول نقاشی خیرهکنندهی غار بود کـه در طـی فرهنگهای اورینیاسیان، گراوتیان و *ماگدالنیانِ دیرینهسنگی زبرین پیدا شدند.
هنر عصر سنگ: خلاصهی فشرده
آغازینترین هنر باستانی مرکب از پتروگلیفها و جامْنماها بودند، که تاریخشان به دیرینهسنگی زیرین میرسد. به دنبال این، در آخر این دوره، سنگْکندهای آغازینی روی سنگ آمد. از هنر دیرینهسنگی میانه، سوای هنر غار بلومبوس، چندان چیز زیادی یافت نشده است. در طی دیرینهسنگی زبرین، هنر عصر سنگ از طریق تندیسکهای وِنوس و نقاشی غار در شووِه، پشــ مِرل، کاسکی ، لاسکو و آلتامیرا کمکم شکوفا شد. دورههای تازهتر میانسنگی و نوسنگیِ عصر سنگ به خاطر آثار قابل حمل، مثل سفالینههای سرامیک، و همینطور معماری یادمانی و مفرغهای آغازین فراموشنشدنیاند.